ساعت آخربود....
جمعه, ۲۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۶ ق.ظ
دخترک گوشه کلاس تنها و آرام نشسته و به چهره مهربان معلم ؛چشم دوخته. یکی از بچه ها می
خواهد چیزی بخورد که معلم می فهمد. با مهربانی می گوید : بچّه هازنگ آخره! اگه سر کلاس
چیزی بخورین نمی تونین توی خونه غذای خوشمزه مامانتون رو بخورین! چند نفر با خنده و شوخی
می گویند اگه غذا نداشتیم چی؟
دخترک در گوشه کلاس آرام زمزمه می کند: خانوم اگه مامان نداشتیم چی ... ؟!!!
۹۲/۰۹/۲۲
«هیچگاه در زندگی نمیتوانید محبتی بهتر، بیپیرایهتر و واقعیتر از محبت مادر خود بیابید.»