کامپیوتریا و ریاضیای ۹۲

somewhere you can have fun
کامپیوتریا و ریاضیای ۹۲
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

بحث آزاد

جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۱۶ ق.ظ
پسری وارد مغازه شد.گویا توانایی صحبت کردن نداشت.کاغذی دستش بود،آن را به من داد.روی کاغذ جملاتی با خطی مانند کلاس اولی ها نوشته شده بود که به سختی توانستم بخوانم و ازاین قرار بود:

{

سلام.من لال هستم.من پدر ندارم.با مادرم زندگی میکنم.یه روز گفت تو خونه مرغ نداریم.

من آمدم که مرغ بخرم.اما آنها میگویند باید پول بدی.پدرم به من پول نمی دهد چون پدر ندارم که به من پول بدهد.از شما میخواهم برایم مرغ بخرید تا بتوانیم در خانه مرغ داشته باشیم...

}

تا اینجا خواندم و لحظاتی به نامه خیره شدم،آه او از من چه میخواهد…ازطرفی میترسم اعتماد کنم از طرفی بشدت میخواهم به او کمک کنم از طرفی خودم هم آه در بساط ندارم.بعد از لحظاتی که بنظر یکسال بودن،سرمو بالا کردم و با اشاره بهش فهموندم که پول ندارم و نمیتوانم به او کمک کنم.

بسیار احساس شرمندگی کردم که نتوانستم کمکش کنم.

بنظرتون من باید چیکار میکردم؟کارم درست بود؟

اگه شما بودین چه کار میکردین؟

کلا هر حرفی در این مورد دارین با هر اسمی که خواستین بگید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۱۵
آرش قیطاسوند

نظرات  (۲۰۶)

یاد جمله ای که شهرداری همه جا زده افتادم:
"کمک به متکدیان خیابانی موجب اشاعه ی این پدیده زشت می شود"

البته من نمیدونم اون شخص کی بوده و نیتش چی بوده ولی خب از قیافه و تیپش تا حدی میشه فهمید چه جور آدمیه. از یه طرفم این حدیث هست که میگه اگه صدای درخواست کمک از برادر دینیت شنیدی و به کمکش نرفتی از ما نیستی... یه همچین چیزی بود حدیثش.
تو مترو مثلا خیلی ها میان با یه لحن اعصاب خورد کنی میگن خانمم من خواهر برادر یتیم دارم، تو رو خدا، تو رو به ابوالفضل، تو رو به...
در این جور موارد همون جمله شهرداری رو دارم که بگم!!
منقلب شدم..دلم سوخت...
با اینکه دور و زمونه بدی شده ولی اون یبارو هر جور شده کمکش میکردم حتی با قرض گرفتن از دیگران...

کلا حس بدیه بخوای کمک کنی ولی نتونی!!
فرناز با شما موافقم!
درباره پسر داستان کمک کردن خوبه ولی متکدی های مترو یا کلا اونایی که میدونیم اینکارا شغلشونه بی تفاوتی بهتره!
منم معتقدم که نباید به متکدیان از این دست, کمک کرد
مثلا همین افراد بی رحمی که با بچه های به اون کوچیکی,تو گرما و سرما میرن گدایی, خب طبیعیه که اگه بهشون کمک نشه و کار و کاسبیشون بخوابه دیگه از این کارا نمیکنن یا حتی کمتر از این کارا میکنن. در واقع کمک ما به این جور افراد, ظلم به اون بچه های بی گناهه.
پس بهتره با اطلاع دادن به سازمان های مربوطه به اونا کمک کنیم
دربارهاون پسره هم
اگه من بودم که همون جا میزدم زیر گریه, چون من اصلا طاقت دیدن این جور افرادو ندارم
ولی شاید اگه من بودم بهش میگفتم بره و توی زمان دیگه بیاد, تا شاید بتونم تو اون مدت با کمک دوستا وآشناهام واسش یه کاری کنم
یه عینک با شیشه های کلفت رو چشاش بود.لباساش کهنه و ارزون بودن اما سعی کرده بود تمیز و درست لباس بپوشه.
من هیچوقت به این افراد کمک نمیکنم تقریبا هر دو روز یکی برای کمک خواستن میاد تو مغازه.اما با توجه به چیزایی که درباره این جور افراد میدونم هیچوقت زیر بار کمک نمیرم.
میدونم که اینا به صورت باند اول بچه های یتیم و بی خانمان رو تطمیع میکنن و وارد باند خودشون میکنن بعد این بچه ها رو برای گدایی یا فروشندگی میفرستن و شب ک برمیگردن هرچی دارن و ندارن از اونا میگیرن و هیچی دست این بچه های بی گناهو نمیگیره.من هروقت بخوام کمکی به یکیشون کنم ی خوراکی براشون میخرم و ازشون میخوام جلو خودم بخورن ک خیالم راحت باشه.
اما این یکی خیلی با اونایی که دیدم تفاوت داشت.عجیب آدمو با اون نامه به خودش جذب میکرد.

میشه دیگه بیشتر از این توصیفش نکنی؟؟.


منم همین طور, بعضی وقتا واسشون خوراکی میخرم
معلوم نیست که اون طرف کارش این بوده یا نه...
شاید از این راه پول در میاره شاید هم فقط یه کمک می خواد.
منم جای تو بودم همین کارو می کردم و همین احساس تورو پیدا می کردم
خب چطور میشه فهمید؟چطور میشه معلوم کرد؟؟
چطور میشه قابل اعتمادو از غیرقابل اعتماد تشخیص داد؟؟
الان من چی بگم؟؟!!
آزمون مشتق اول..
کاش بهش اعتماد میکردید و کمکش میکردید آخه اون از شما پول نخواسته بود که لازم به اعتماد داشته باشه مرغ خواسته بود
البته بعضی اوقات باید بدون توجه به اعتماد متقابل به دیگران کمک کوچیکی کرد. حتی اگر واقعا نیازمند نباشه یکی اون بالا هست که میدونه قصد شما کمک کردن بوده... به قول معروف تو نیکی میکن و در دجله انداز....
خب خانم من که مرغداری ندارم!!مرغ دادن به بقیه هم پول میخواد.موضوع اینه که اگه واقعا نیازمند نبود و من بهش کمک میکردم در واقع اول به اون،بعد جامعه و در آخر به خودم خیانت کرده بودم و دیگه نمیشد اسمشو کمک گذاشت.
باید تحت هر شرایطی کمک کرد
اگه دروغ بگه باید خدا رو شکر کنیم که واقعا فقیر نیست
اگه راس بگه که فقیره باید افسوس بخوریم که انقدر انسان نیازمند داریم تو کشورمون
و اف بر کسایی که تو ثروت شناورند و بیخبر از کسی که محتاج غذاست.
به دوستانی که تحت تاثیر قرار گرفتن باید بگم که با گریه کاری درس نمیشه
عمل مهمه
اینکه دور از اتیش وایسیم و غصه بخوریم کاریه که اهالی کوفه انجام میدادن
موافق نیستم که در هر شرایطی باید کمک کرد.اگه به فردی که نیازمند نباشه کمک کنید اون فرد تشویق میشه کارشو تکرار کنه و این باعث رواج این موضوع تو جامعه میشه.
۱۵ آذر ۹۲ ، ۱۱:۳۷ یه هم کلاسی
به نظرمن نباید بحث آزاد اختصاص داده بشه به موضوعات شخصی...
الان برو سرتو بزن توی دیوار (اینم راه حل)
تو کتاب تفسیر نورالثقلین دیدم نوشته:
ـ از حضرت صادق (ع) سؤال می‌شود گدایی می‌آید و در خواست کمک می‌کند، وقتی واقع را نمی‌دانیم (یعنی نمی‌دانیم آیا واقعاً فقیر است یا نه؟) چه کنیم؟ حضرت در جواب می‌فرمایند: به کسانی که نسبت به آنها دلسوزی پیدا کردید کمک کنید...
در روزگار گرگ، مردم را چون میش بی گناه دانستن از بی خردی ست و در روزگار میش صفت مردم را گرگ دانستن از بدبینی.

حرف آخرم:

امروز روزگار گرگ و میش است؛ گاهی کمک می کنی گاهی نمی کنی،
از کجا باید بدانی که به که کمک کنی و به که نه؟ روشن نیست. فقط و فقط شهود خودت...
به قول فامیل دور: دیگه حرفی ندارم!
@یه هم کلاسی
بحثی که من مطرح کردم یه مشکل اجتماعی بود.نه یه چیز شخصی البته فهم اینجور مسائل به یه مقدار عقل و شعور نیاز داره که البته توقعی از شما نمیره،پس نگران نباشید و مطمئن باشید خود شیرینی های شما تاثیری رو کسی نداره.
صدقه کمکی به فقیران نمی کند بلکه برای آرام کردن وجدان خودمان است.آن ها نه به صدقه که به عدالت نیازمندند.
===ایزابل النده===
کسایی که جنبه ی شنیدن حرفایی مث حرفای "یه همکلاسی " رو ندارن .... نظر دادن رو آزاد نکنن چون فقط خودشونو با حرفای زشتشون ضایع میکنن....
با تشکر

پاسخ:
پاسخ:
خواهش میکنم
این ما هستیم که باعث میشیم افراد فقیر تعدادشون انقدر زیاد شه که دیگه گرگ و میش قابل تشخیص نباشن...
خداوند نعمت عزت نفس رو به همه ی آدما عطا کرده .... تا زمانی که کسی مجبور نباشه گدایی نمیکنه...
محض اطلاع بعضی افراد گدایی رو بخاطر درآمد خوبی که براشون داره شغل به حساب میارن!درحالی که کاملا سالم هستن دستشون رو برای مال دیگری دراز میکنن.
درضمن ظرفیت آدم یه حدی داره خانم عربی منم انسان هستم و یاد گرفتم اگ بهم توهین شد ساکت نمونم و توهین طرف مقابل رو بی جواب نذارم.حالا اگ شما میخواید اسم این رو بی جنبگی بذارید انتخاب با خوتونه.
شما که از ظرفیت خودتون آگاهید نظر دادن رو آزاد نذارید
و اینکه آدم بدون توهین و حرفای زشتم میتونه از خودش دفاع کنه
وقتی حرف بد رو با حرف بد جواب میدید شما با اون آدم هیچ فرقی ندارید
پس ایندفه که با توپ و تانک به کشورمون حمله شد ما با لبخند بریم برای دفاع،آخه بدون کشتن هم میشه دفاع کرد.نکشیم که یه وقت مثل اونا نشیم.متاسفانه این که شما میگید فقط یه شعاره.
دوستان فک کنم از بحث داریم دور میشیم...
به اعصاب خودتون مسلط باشید...
البته ببخشیداااا....
به هر حال من تمایلی به ادامه این بحث با شما ندارم.
شما درست میگید خانم عربی.
چه خوب بی ربط ترین مسائل و به هم ربط میدید
من کاری به اخلاق و رفتار و ارزش آی شما ندارم...هر جور مایلید رفتار کنید
ولی از اون جایی که این وبلاگ منم هست و من از اکثر دوستام دعوت کردم که بهش سر بزنن دوس ندارم وقتی میان از اومدنشون پشیمون بشن....
سمانه جان اول باید خودمون رو درست کنیم بعد به فکر دردای جامعه باشیم
موافقم...
اگه هر کی از خودش شروع کنه... دردای جامعه هم کمتر میشه...
نمیدونم چرا هر وقت دو تا انسان متمدن دارن با هم سر یه موضوعی تبادل اندیشه میکنن همه برچسب بی اعصابی بهشون میزنن
تا حالا ندیدید دو نفر با نظرات متفاوت در نهایت آرامش با هم تبادل اندیشه کنن؟؟؟
سهیلا خانوم با شما ام هستم
لحن تبادل اندیشه رو بهتر کنین تا سو تفاهم نشه...
شاید اینجوری بهتره!
البته صلاح خویش خسروان دانند!!
از بحث امروز چیزای زیادی یاد گرفتم...
از همگی ممنونم!!!
موشکل از لحن نیس
موشکل از اینه که ما آدما رو زود قضاوت میکنیم
زود و بدون شناخت
بدیه اینجور تبادل اندیشه یا تبادل نظر اینه که شما چهره طرف مقابل رو نمی بینی وفقط باید از روی لحن نوشته ها وکلمات به کار برده شده برداشت کنی وباعث می شه حتی بعضی حرفای شوخیه ما به نظر جدی بیاد چه برسه به این جوری بحث کردن...
من خودم خیلی با این مشکل رو برو شدم مخصوصا توی فروم های مذهبی....
به نظرتون این جور جاها سکوت کنیم بهتر نیس؟؟؟
حداقل طرف بحث کننده رو با قضاوت بی اساسمون نمیرنجونیم
من از همه کسایی که لحن منو بد دونستن و مخصوصا خانم عربی عذر میخوام.
اقای غیتاصوند جمله تون کژتابی داره
الان از من معذرت خواهی کردین یا از طرف من از حضار پوزش طلبیدید؟؟؟
من فقط از طرف خودم حرف میزنم.
آقای همکلاسی سعی نکنید با خود شیرینی از واقعیت جامعه مون دور بشید سعی کنید خود را جای آقا آرش ما بگذارید و نظر های منطقی بدهید
منم با آقای"امیر" موافقم
@سهیلا و اقای امیر
آدمای تعریف نشده همه جا هستن و باعث آزار و رنجش دیگران میشن
ولی ما باید آستانه ی تحمل خودمون رو بالا ببریم تا این آدما خودشون خجالت بکشن و احساس حقارت کنن
من اگ جای شما بودم به هر طریقی بود کمک میکردم چون عذاب وجدانی که بعدش میگیرم دیوونم میکنه...
من که چیزی نگفتم!!!!
آره واقعا عذاب وجدانش خیلی بدجوره.
با ستاره بودم
خودشو ناراحت نکن
راستی دوستان روزتووووون پیشاپیش مبارک...
ترم زندگیتون بی مشروطی
لحظه هاتون همیشه پاس
سایه حذف از زندگیتون دور
معدل شادیتون بیست...
روزتون هم مبارک!
پایه اید به مناسبت روز دانشجو کلاسا رو بفرستیم توپیچ؟؟؟؟؟؟؟؟
من مخالفم.
البته اگه شیرین عسل آی برنامه نویسی به درسشون لطمه نمیخوره
فائزه جون منو که میدونی که چقد پایم

پس ترتیبشو بده که بریم
به درس من لطمه میخوره!درضمن من قند عسلم نه شیرین عسل!!!!(اعتماد ب سقفمو برم!!)
کوجا بریم؟؟؟
1. آب و آتیش
2. چیتگر
3.ملت
4. بهشت زهرا
6. حرم امام
7. شهرری
بنده سایت رو ترجیح میدم!!
ما که ریاضیمون بیسته!
برنامه نویسیمونم که حرف نداره!
امتحان برنامه رو هم که گل کاشتیم!
برنامه های فردامونم که نوشتیم!
جزوه اندیشمونم که کامله!
پس مشکل چیه؟؟
بریم دیگه
بهشت زهرا تصویب شد
من اگه جای شما بودم کمکش میکردم , می دونیم که به این جامعه نمیشه اعتماد کرد ولی با این توصیفاتی که شما کردین ادم دلش کباب میشه.
اقای غیتاصوند کی شما رو دعوت کرد؟؟؟
منم با بهشت زهرا موافقم
فرناز جان خودتو ناراحت نکن
بگو فردا کجا بریم؟
تکلیف منو مشخص کنید
گلاب بیارم یا جوجه؟؟
جفتش لطفا.
هوا هم که سررررررد....
آتیش درست میکنیم

وای
جوجه عالیه
من که چیتگرم .کیا با من موافقن؟دستشون بالا!!!!
خاله فرناز من دستم بالاس
فرناز...
باز رو حرف من حرف زدی؟!

میگم بهشت زهرا
بگو چشم
نمی خوام. میخوام برم چیتگر .خیلی حال وهوای طبیعت بهم دست داده ........
بچه ها توروخدا.....
من دیگه حرفی ندارم
رفتم که:
ریاضی بخونم
برنامه هامو بنویسم
و اندیشه بخونم


گول خوردید
پس، فردا به جای اینکه وارد خط 1 شوید وارد خط 4 شوید
@سهیلا
میومدی ام نمیبردیمت
اخجون!!!!!!!!!
@فائزه و فرناز
یه چی میگیدا

شما که بدون من مسیر بین ایثار تا دانشکده رو هم نمیرید!
اون موقع چه جوری بدون من میخواید برید چیتگر؟؟؟؟!!!
منم موافقم فردا زنگ اول رونیایم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خدا رو شکر یه نفر پیدا شد که ریاضیشو واقعا 20 بشه
از بی خیالیه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دروغ!!!!!!!!!!!!!باورم نمیشه!!!!!!!!!!
امیر خیلی با حالی...
سرددددهه....
می گم این وبلاگ هم یه جای خوبی شده برای تبادل نظر هزینه ی اس ام اس بچه ها هم کم شده....
ولی چیز جالبش اینه که فردا همه اینایی که الان پایه ی پیچوندن هستن فردا نفر اول سر کلاس نشستن....
حاج رضا حالا که فردا نیومدم میبینی!!! کاملا هم قابل باوره!!!
چون سرددددددهه!!!!!!!!!!
ولی بچه ها دقت کردین چه قدر از بحث دور شدیم؟؟؟؟؟؟؟؟
بحث؟؟!!
بحث چیه دیگه امیر جان...
مگه بحث سر پیچوندن کلاس نیست....؟؟؟؟عایا؟؟
@آقای اسحاقی
هزینه اس ام سو خوب اومدید

از بحث دور شدیم؟؟؟
مگه بحث آزاد نیس؟؟!
ایکاش این وبلاگ یه سیستم داشت می تونستی ببینی کیا آن هستن ..
خیلی خوب می شد...
@آقای اسحاقی
آره...
واقعا...
اگه اینجوری میشد که دیگه خیلی عالی بود
اره منم موافقم .نمیشه که بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اقای اسحاقی من نفر اول سر کلاسم؟؟؟؟
من که شخصا یاد ندارم یه بار قبل استاد رسیده باشم
حالا اگه ما نیایم شما نمیای؟؟؟؟؟
بنده اظهار نظر نمی کنم که میام یه نه بنده و آقا آرش اون اولا یه همچین کار هایی کردیم نتیجشم دیدیم...
آرش یادته؟؟؟!!
@سهیلا و فرناز و اقای اسحاقی
اینجا رو با فیس اشتبا گرفتید
اینجا بلاگفاس
هی میرید تو این شبکه آی اجتماعی غیر مجاز معلومه سطح انتظاراتتون بالا میره دیگه
ولی اگه پایه باشید یه پیج درس کنیم واسه کلاسمون
حالا دو تا کلاس واحد نیومدن که این حرفا رو نداره
با کجا اشتباه گرفتیم ؟؟؟...
اینجا که شما می گید کجاست؟؟؟
شبکه چند؟؟؟
من کجام؟؟؟؟؟؟؟
اینجا کجاس؟؟؟؟؟؟
من همه چیزو تکذیب میکنم
راس میگه .چی؟؟؟؟؟کجا؟؟؟؟؟؟؟اصلا معلومه در مورد چی صحبت میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟
آره فائزه
داغ دلمو تازه کردی
آرزو به دل موندم فقط یه بار قبل استاد نجفی ,برسم
بحث آزاد به چت روم تبدیل شد
سهیلا برنامه آتو نوشتی؟؟؟
نه
چه جوری باید از کاربر آرایه بگیریم؟؟؟؟

تو نوشتی؟
70تا سوالی که استاد نجفی گفتن حل کنید رو چی؟ حل کردی؟
به مناسبت روز دانشجو میخوام به عنوان کادو تمرینامو حل نکنم
درباره ریاضی ام باید بگم که توقعاتت زیاد شده هااااااا
سهیلا خانوم چرا جواب اساتو نمیدی؟؟؟؟؟؟؟
ضرب داخلی چه جوری نوشته میشه؟؟؟؟
ببخشید دوستان !!!!!دوستم جواب اس ام اساشو نمیده مجبور شدم اینجا بنویسم...
ولی از اونجایی که هیچ خبری از آقای قیطاسوند نیس
گمونم برنامه هاشو که نوشته هیچ
الان داره رو سوال امتیازیه فکر میکنه
واقنی دارید مینیویسید؟؟؟؟؟؟
حالا چن تا هس؟؟؟
چه اشکالی داره!!! من که گفتم که یکی از خوبی های وبلاگ اینه که هزینیه اس ام اس بچه ها کم شده...
@فرناز
هر درایه در درایه نظیرش ضرب میشه و در آخر همه با هم جمع میشن
@فائزه
4تا
واااااااااای خدااااااااا منو از دست سهیلا بکش.
چن تاس لگه کمه فردا تو مترو بنویسم
لابد گوشیش تو جامدادی شه :دی بزرگ
یکی جوابمو بدهههههههههههه
فرناز جان خدا نکنه
یه دیقه طاقت بیار تا جوابتو بدم
اعصاب نداریاااا
ما رفتیم
خدافظی...
منم رفتم
دوستان شب بخیر
منم فهمیدم.بای بای
بحث درباره فاجعه ی جامعمون بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!
@ آقای امیر
نخیر اشتباه نکنید
بحث آزاده

اون فاجعه ای هم که شما میگید جز حواشی بحث ما بود
این که میشه چت روم!!!!!!!!!!!!!
دوستان شما خواب ندارید؟؟؟؟
اهم!!علیکم السلام!میگم غیبت اصلا کار خوبی نیستا!!
اینجا شدیدا چت لازمه
باورکنید چت رومای های مختلفو خیلی تست کردم اما همه بدرد نخور بودن.نمیشه با همین پستای ثابت قضیه رو حل کنیم؟؟
اقای امیر میشه فامیلی تونو بگید... ما نمیدونیم شما کی هستید
اینجا امکاناتش کمه
تو فیس پیج درس کنیم
فیس بوک زیادی سنگینه،به فیلترشکن هم نیاز داره.نگاه نکنید سرعت اینترنت خودتون بالاس.
بعد باید حواستون یه این هم باشه که در اون صورت دیگه کسی وبلاگ نمیاد.
فعلا دنبال سرویسی بهتر از بلاگفا هستم.خبرای خوشی هم تو راهه.
۱۶ آذر ۹۲ ، ۰۹:۲۲ خــُلــــــِدستان
اگه بار اولش بوده نیاز به تحقیق داره.



پاسخ:
پاسخ:
ببخشید جانم امروز نیستن اگه کاری باهاشون دارین فردا مراجعه کنید!!
اوووووه اینجا چه خبره یکی منو صدا میکرد تواین بحث جذاب شرکت میکردم.سرم بی کلاه مونده،
بچه ها اگه یه گروه تو ویچت داشته باشیم خیلی خوب میشه
میگم بیایم یه تدبیری واسه ریاضی بیندیشیم
آره
فائزه راست میگه
من که امروز از استاد خیلی خجالت کشیدم
خیلی بد شد...
استاد به این ماهی داریم
ولی همش ناراحتش میکنیم
آره واقعا
اصلا قدرشونو نمیدونیم

و در آینده ای نه چندان دور قطعا پشیمون میشیم
انقد درسام مونده رو هم امبار شده میترسم برم سمت جزوه ریاضیم
سهیلا آدرس وبلاگ فیزیکی آ رو بده
واست اس ام اس کردم
منم اونجام
چه بلایی سر استاد نجفی آوردین؟یه روز نبودیم ها!!!!!!!!!
یه سوال ساده اینقدر فکر کردن داشته نگفتین؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
@آقای امیر.آج
به این شدتم که شما گفتید خراب نکردیمااااا
ولی از اونجایی که تاحالا جزوه رو ندیدیم و درس نخوندیم
حتی اگه بلد باشیمم چیزی نمیتونیم بگیم چون مطمئن نیستیم درسته یا نه

من که خودم شخصا اینجوریم
حتی جوابی رو که مطمئنمم با کلی ترس ولرز میگم
بچه ها کسی میدونه اسم اون شیرینیه که استاد فخار آورد چی بود؟
استاد نجفی میخواد اعتماد بنفس شما رو بسنجه؟
حتی اگه جواب غلط دادین مثل یه مرد جواب بدین!!!!!!!!!!!
فکر کنم نقل بود دیگه

شایدم شکر پنیر
سهیلا جان حول نشو امیر.آج.... آقای آجودانی خودمونه
@آقای امیر
استاد یه حد پرسید .... جوابش 0 میشد
هیچکس بلد نبود
اعتماد به نفس؟؟؟؟؟؟؟

این واژه برا من یکی که خیلی ناآشناس

فکر کنم زیر صفره

ولی افراد زیادی تو کلاسمون هستن که که اعتمادشون به سقفه
خوش به حالشون
حالا چی کار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بچه ها امشب این پست پاک میشه و میره واسه بحث آزاد بعدی.کمال استفاده رو ببرید.
چت که نمیذارید
این بحث ازادو از ما نگیرید
@ فائزه
واقعا رو چه حسابی گفتی من حول شدم؟؟؟؟
در ضمن
خودم میدونستم
امروز صبح تو چشمای استاد نگاه میکردم جوابمو میگفتم اما طوری با آدم صحبت میکنه که از کرده خودم پشیمون شدم!!ماشالله بچه ها هم که مثل همیشه پشتمو گرفتن و کلی طرفداری کردن.
خجالت داره والا.
حس کردم
حالا خودشو ناراحت نکن
پاکش کنی دوشنبه میام میخورمت!!!!!!!!!حالا خواستی پاک کن!!
هر کی پاک کنه خدا سوسکش میکنه
@فائزه
لطفا یا احساسات خودتو کنترل کن یا پیش خودت نگهشون دار و به زبون نیار
این که استاد فخار آورده بود من فقط میدونم روش نوشته بود:
آبنبات حاج محمد و پدران!!!
خانم عربی شما فقط از طرف خودتون صحبت میکنین.وقتی این پست هست باعث بی توجهی به مطالب دیگه میشه و از اونجایی که دوتا نویسنده به جمعمون اضافه شده باید به اونا هم مجال بدیم حرفاشونو بزنن.اینقد خودخواه نباشید لطفا.بزودی بحث آزاد جدیدی رو میذارم.
بو که وار سهیلا جون
ناراحتیییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میتونی باهام دوس نباشی
@ آقای غی تاس وند

واقعا میخوای بحث آزادو برداری؟؟؟؟
نه دوباره میذارمش.باحتمال زیاد دو روز دیگه.
زهرا جونم
خوش اومدی به جمع نویسنده ها
بعضیا نویسنده شدن که از پشت صحنه وبلاگ خبر دار شن ....
پست نمیذارن که ...
باشه فائزه جون

من که دیگه باهات دوس نیستم

پس حالا میتونم او قضیه رو... با بقیه درمیون بذارم
هر وخ اون بحث آزادو گذاشتید اینو بردارید
هه هه هه
راحت باش بچه آ از خودمونن
همه که قرار نیس مثل شما فعال باشن.من اگ نویسنده های جدیدمون که از منم دست به قلم ترن هفته ای ی پست هم بذارن حسابی ممنونشونم.
@فائزه
شما با این موضوع مشکل داری؟؟؟؟!!

یه کاری نکن که من یه حرکتی برم که برنامه نویسیتو بیوفتی
میدونی که....
کسایی که آن هستن بیان بگن
اهم!!ما هستیم!!
منم هستم
سلام...
چه خبره اینجا...
شب بخیر!
سلام
منم هستم
9 نفر آن هستن
آقا اجازه...؟

ما هم آنیم
رعیتی تاخیر داشتی
@آقای آجودانی
اون آبنبات ها از سوغاتای خراسانه!
اونجا میگن آبنبات.تهرونی ها شکرپنیر...
راستی مرسی فائزه جونم
دوستان دلمون گرف
بیاید بریم یه وری
@فائزه
حتما بهشت زهرا؟؟؟؟؟
کدوم وری؟
یا پارک بریم یا سینما
من واسه 4 شمبه برنامه ریختم
شما پایه نباشید با دوستای دبیرستانم میرماااا
من به شما به خاطر این سیستمه پیشرفته پیدا کردن افراد آن تبریک می گم...
دوستان اینجا بلاک نداره؟؟؟؟؟؟؟
اقای قیطاسوند!!!
بابا چقد++30 میخونی هاهاهاهاها
اصلن میخوای جای استاد... تدریس کنی؟؟؟؟
راستی شیرینی ک یادت نمیررره
ما شیرینی میخوایم یالا
ما شیرینی میخوایم یالا
ما شیرینی میخوایم یالا
فائزه میشه گوشیتو نگاه کنی؟!.
بنده به شخصه ورود شخص شخیص استاد محسن کرمی به وبلاگ رو تبریک می گم...
شیرینی واسه چی؟؟کار شاغی نکردم ک!اگ قرار باشه کسی شیرینی بده خانم محمدی هستن!بنده ک کلا استادو ناامید کردم.
اقا رضا ازاینکه درحضور شماییم بسیار خرسندیم
اقای .ق. قراره دوشنبه همگی مهمون باشیم .بوفه.
راسته؟؟؟؟؟؟
دوستان پیشنهاد دادن که دوشمبه بعد کلاس بریم
من شدیدا مخالفم
چون فرداش امتحان اقتصاد داریم
و اینکه تا ما بیایم برسیم به مقصد هوا تاریک شده باید بازگردیم
پس من برا دوشنبه غذا رزرو نکنم دیگه؟؟؟؟؟!
سهیلا!!!!!!!!
اقای .ق خودشون تعیین کنن کی ب ماشیرینی میدن!!
یالا یالا یالا
فائزه!!!!!!!!
چیه؟ چی شده؟
مگه قرار نیست دوشنبه بریم جلو بوفه که...!
دیگه یه 5 شدن که این حرفا رو نداره
اس ام اس اومده به مناسبت روز دانشجو حامد زمانی رو میارن سروده هاشو برامون بخونه
شما حامد زمانی رو میشناسید؟؟؟؟
دوستم شریف درس میخونه به مناسبت روز دانشجو خواجه امیری رو میارن دانشگاشون واسشون کنسرت بذاره
من واقن دیگه حرفی ندارم
ولی اگه من هر امتحانی رو نمره کامل شدم بهتون شیرینی میدم

به ویژه امتحان برنامه نویسی
بابا خواجه امیری کیلو چند؟؟؟
من میخونم براتون حالشو ببرین!!!!!!
آقای کرمی دیگه اونقدم توقع مون بالا نی که شما رو بیارن برامنو بخونید
ما به همون خواجه قانعیم
با این که خیلی ناراحتم.ولی اومدم ی چن تا نظر بدم .خب!!!!!!در مورد چی نظر بدیم؟؟؟
بچه آ یه حرکتی بزنید یه ذره دانشگا جذاب شه بابا
حوصله مون سر رف
این چه وضشه؟؟
بچه ها
ما که رفتیم
شب بخیر
فائزه خانوم شما همیشه اینقد بد تو ذوق مخاطباتون میزنید!!!
ذوق هنریمو کور کردین
حالا دیگه!!!!!!!!!
من که ازتون تعریف کردم
خواجه امیری خیلی باید زحمت بکشه تا به شما برسه
سهیلا تو مگه با یه خدافظی خوشالمون نکرده بودی؟؟؟؟؟
چرا
ولی از دانشگاه اس ام اس اومد, بیدار شدم
"...دردودل دانشجویان..."
حالا که ما فردا دانشگاه نمیریم همه برنامه هاشونو گذاشتن برا فردا
ما دیگه میدونو واسه جوونا خالی کردیم!!!
یادت بخیر جوونی
یادتونه تو شیمی داشتیم سیر نشده.... سیر شده ..... فراسیر شده....؟؟؟؟
الان از برنامه های مزخرف دانشگا فراسیر شده ام
باهاتون موافقم بدجووووووور!
بچه ها مثلا من ناراحت بو دم ی ذره دلداریم بدین دیگه!!!!!!واقعا که!!
@فرناز
ناراحت نباش
درست میشه
چی درست میشه ؟؟؟؟؟؟درست نمیشه که!!!!!
به مناسبت عید غدیر یه مداح از تو کوچه پیدا کرده بدون اورده بودن
واسمون آهنگای اندی میخوند
با اون صدای ..... همشم فالش
واقعا که !!!!!!!!!!!رفتین بخوابین :؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خداحافظ
چی شد امروز همتون جا زدید!!!!!!!!!!!!!!!
سلام
من تازه اومدم

چرا امروز خبری از بحث و دعوا و پیشنهاد نیس؟؟؟!!!!
حوصلمون سر رف
میشه بپرسم کیا آن هستن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فضولی مگه !!!!!!!!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی