کامپیوتریا و ریاضیای ۹۲

somewhere you can have fun
کامپیوتریا و ریاضیای ۹۲
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

یه داستان فوق کوتاه!

يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۵۶ ب.ظ
 ثروتمندزاده اى در کنار قبر پدرش نشسته بود و در کنار او هم فقیرزاده اى که در کنار قبر پدرش بود. ثروتمندزاده با فقیرزاده مناظره مى کرد و مى گفت : صندوق گور پدرم سنگى است، و نوشته روى سنگ، رنگین است . مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در میان قبر، خشت فیروزه به کار رفته است ، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاک ، درست شده ، این کجا و آن کجا؟
فقیرزاده در پاسخ گفت : تا پدرت از زیر آن سنگهاى سنگین بجنبد، پدر من به بهشت رسیده است!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۱
آرش قیطاسوند

نظرات  (۶)

به کجا چنین شتابان؟؟؟
هزار پنجره رو به آسمان باز است
ولی چگونه رسیدن هنوز یک راز است

بسیار زیبا بود...
مرسی...

پاسخ:
پاسخ: خواهش می کنم ...

عاشق این آدمای حاضر جوابم... آورین :)
خیلی هم آموزنده بود ... تشکر

پاسخ:
پاسخ: از لحاظ حاضر جوابی آموزنده بود؟
خواهش می کنم..
جالب بود..ممنون..
کاش میشد هم این دنیا ثروتمند بودم هم اون دنیا ثروتمند از همه لحاظ !!
فقط یه رویاست..

پاسخ:
پاسخ: با حرف شما مخالفم..
ولی خب خواهش می کنم...
:))
این پست یه پکیجِ چند منظوره ی آموزنده بود
کلاً قشنگ بود
هم حاضر جوابیش هم گفتن حقیقتش
مرسی

پاسخ:
پاسخ: خواهش می کنم..
مرسی
جالب بود

پاسخ:
پاسخ:
خواهش میکنم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی