کامپیوتریا و ریاضیای ۹۲

somewhere you can have fun
کامپیوتریا و ریاضیای ۹۲
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

یه داستان4...

شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۴۷ ب.ظ
من پول نمیدم...

مایکل راننده اتوبوس شهری بود یک روز صبح طبق معمول ب سرکارش می رفت درچند ایستگاه چند نفر را سوار و چند نفر را پیاده کرد؛در یک ایستگاه مردی قوی هیکل سوار اتوبوس شد و با گفتن این جمله "تام هیکل پول نمیده"رفت و روی صندلی نشست...
از آنجا ک مایکل مردی ریز چثه با اخلاقی آرام بود چیزی نگفت؛اما راضی ب نظر هم نمیرسید...
روز بعد باز همان مرد قوی هیکل سوار اتوبوس شد و با گفتن این جمله"تام هیکل پول نمیده"سرجای خود می نشست...
روزها و ماها ب همین ترتیب گذشت این مسئله برای مایکل ب ی کابوس تبدیل شده بود و تصمیم گرفت هرجور شده آن را حل کند؛ب همین خاطر تمام تابستان را ب کلاس کاراته و بوکس رفت واندام خود را ورزیده کرد و کاملا آماده شد...
روز بعد ک ب سر کار رفت باز آن مرد قوی هیکل سوار شد و باز گفت"تام هیکل پول نمیده"...
مایکل جلوی مرد ایستاد و با عصبانیت تمام فریاد زد:چراااا پول نمیدی
مرد قوی هیکل با ترس زیاد از جایش بلند شد و گفت:آخه تام هیکل کارت رایگان داره!
دوستان قبل از اینکه تلاش کنید مسئله ایی را حل کنید ببینید ک آیا مسئله ایی وجود دارد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۲۱
آرش قیطاسوند

نظرات  (۲)

این مطلب درباره اون افرادی صادقه ک احساس میکنن یکی دلباخته شونه و میخوان هرجور ک هست بهش بفهمونن ک قصد ادامه تحصیل دارن و این در حالیه ک اون فرد اصلا بهشون فک نمیکنه!!

پاسخ:
پاسخ:
چی؟؟ما که نفهمیدیم چی شد؟؟
اگه کسی فهمید منظور ایشون چیه لطفا به ما هم بگه!!!
این است عاقبت کسانی که زود قضاوت میکنند
آری که آنان از اشتباکارانند
و آنها در گمراهی آشکارند و جایگاه ایشان دوزخ است و در آن جاودانند
کسایی که این جورین باید بدتر از اینا ضایع شن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی