کامپیوتریا و ریاضیای ۹۲

somewhere you can have fun
کامپیوتریا و ریاضیای ۹۲
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

کمی لبخند!!

سه شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۲، ۰۲:۰۵ ب.ظ
ظهر سوار تاکسی بودم بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد. پیاده شد گفت «من اینجا وایسادم و وای خواهم ساد!» طبق آخرین اخبار رسیده تمام استادان ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردند!
من بچه که بودم تمام اعضای فامیل میگفتن تو به ما رفتی ... اما الان که بزرگ شدم هیچکدوم مسولیت حرفی که زدن رو به عهده نمیگیرن و مرتبا میپرسن تو به کی رفتی؟!
دیروز رفتم بقالی سر کوچمون یه دختر و پسر دوقلو خوشگل کوچولو اونجا بودن.بعد من لپ های دختره رو کشیدم گفتم اسمت چیه؟
پسره عصبانی شد گفت زهرا اسمتو بهش نگو!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۰
آرش قیطاسوند

نظرات  (۱)

مورد 3 به وفور برام رخ داده به طوریکه یه دفعه دوست داشتم تو افق محو بشم..

پاسخ:
پاسخ:
اینجور داستانا منو یاد اون افرادی میندازه ک وقتی ی بچه کوچیکو برای اولین بار میبینن دستپاچه میشن!مثلا اگ اسم بچه هه امین باشه میگن:امین اسمت چیه؟!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی